چرا دهه مربی نمیگذرد؟
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۳۸۶۹۴
امروز ابراهیم حاتمیکیا ۶۲ساله شد. مرد پرکار سینمای ایران که صاحب چنددانگ از سینمای دفاع مقدس است. حاتمیکیا در زمره کارگردانهایی است که سینما را در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و غلبه یافتن مفهوم جنگ آغاز کرد و ادامه داد اما در آن متوقف نشد. او در فاصله ۳۳ساله ساخت نخستین فیلم بلند سینماییاش با عنوان «هویت» تا آخرین اثر بلند کارنامهاش یعنی «خروج» بطور میانگین هر ۲سال یک اثر را روی پرده برده است؛ آثاری که عمدتا پرداخت مستقیم یا غیرمستقیمی به سوژه دفاع مقدس داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید برجستهترین ویژگی حاتمیکیا در نسبت با دیگر همقطاران سینماییاش عمر طویل موضوعیت او در سینما و اندیشه سیاسی و اجتماعی ایران باشد. به عبارت دیگر فیلمسازان بسیاری در دهههای مختلف ظهور یافتند و راویان نسلی خوبی برای زمانه خود بودند اما به سختی توانستند بیش از ۲دهه موضوعیت خود را در سینما و جامعه ایران حفظ کنند. عمده آنها جایی دههشان به پایان رسید و محکوم شدند تا میان انزوا و فراموشی و تقلا و تولید آثار بیکیفیت یکی را انتخاب کنند. داستان ابراهیم حاتمیکیا اما در سینمای ایران از جهاتی متفاوت است. او با همه تقسیمبندیهایی که میتوان درباره آثارش داشت هیچگاه موضوعیت خود را از دست نداد و تبدیل به مولفی نشد که نامش زنده به نشانی صرف از یک گذشته باشد. ۴دهه موضوعیت سینمای حاتمیکیا بیش از قصهگویی و تعهد به مولفههای کلاسیک سینما وامدار روح و منظر اجتماعی آثار اوست.
نخستین تجربه سینمایی ابراهیم جوان در ایامی که ایده پایان جنگ هم چندان مطرح نبود هیچ وجه متمایزی نسبت به آثار دیگر کارگردانان سینمای پس از انقلاب نداشت. داستان تحول معنوی انسان در سایه همنشینی با رزمندگان و جبهه بود که در قالب تغییرات یک بزهکار روایت میشد
حاتمیکیا سینما را با «هویت» آغاز کرد. نخستین تجربه سینمایی ابراهیم جوان در ایامی که ایده پایان جنگ هم چندان مطرح نبود هیچ وجه متمایزی نسبت به آثار دیگر کارگردانان سینمای پس از انقلاب نداشت. داستان تحول معنوی انسان در سایه همنشینی با رزمندگان و جبهه بود که در قالب تغییرات یک بزهکار روایت میشد. نام او اما پس از اثر دومش یعنی «دیدهبان» بر روی زبانها افتاد. اثری که سیدمرتضی آوینی را به وجد آورد تا چندمقاله سینمایی درباره کارگردان جوان بنویسد. یکسال پس از «دیدهبان»، «مهاجر» او روی پرده جشنواره فیلم فجر انعکاس گستردهای پیدا کرد تا در میان انبوه آثار بیکیفیت وقت با موضوع دفاع مقدس، ۲اثر او آغازگر فرم روایی جدیدی باشد که سوژه جنگ با اقتضائات میدانیاش را در کنار عرفان، معنویت و شهادت بنشاند.
اثر چهارم حاتمیکیا که چندان هم ماندگار نشد نقطه آغازین راهی بود که او دهههای بعدی فعالیت سینماییاش را معطوف به آن کرد. «وصل نیکان» که پاسخی به «عروسی خوبان» مخملباف خوانده میشد نخستین گام حاتمیکیا برای روایت جنگ در «شهر» بود. سوژه او کماکان جنگ بود اما در بستر جامعه شهری؛ جامعهای که از قضا در زمان تولید اثر نخستین تضادهایش را با نسل از جنگ برگشتهای که حامل و حامی ارزشهای مکتبی بود هویدا میساخت. «وصل نیکان» در نخستین سالهای پس از جنگ به سیمای شهر در آخرین سالهای جنگ نظر انداخته بود اما میشد رگههایی از یک نزاع جدید را هم در آن پیدا کرد.
شهر؛ مرز نزاع جدید
شهر در سینمایی حاتمیکیا میدانی بود که تضادها را عیان میساخت. اگر مرز و منطقه جنگی نقطهای با اقتضائات تثبیت شده خود بود اما شهر، میدانی به حساب میآمد که خط باریک مرگ و زندگی، ثبات و تغییر، فرد و جمع، قناعت و تجمل، مصلحت و حقیقت و نهایتا مکتب و نهاد را در کنار هم جمع میکرد. از سوی دیگر اگر محدوده جنگی ۲گانه خیر و شر و حق و باطل روشنی دارد اما محدوده شهر جایی است که در آن ۲گانههای زیادی برآمده از خوانشهای متعدد از یک خیر واحد است و همین امر سطح شناختی نزاع را بالاتر میبرد.
نمایی از فیلم «وصل نیکان»طبقه دیگر عنصر حاضر در آثار شهری حاتمیکیا بود. هرچند او طبقه را با تقسیمبندی کلاسیک صاحبان ابزار کار و صاحبان نیروی کار وارد آثار خود نمیکرد اما نسبت به تغییر «طبقه هدف» در زمان جنگ و سالهای پس از آن آگاهی داشت. «طبقه هدف» فراتر از الگوی توزیع مواهب و ثروتهای عمومی، ارزشهای نمادینی را نمایندگی میکرد که رسیدن به آنها برای دیگر طبقات تجویز میشد.
اگر گفتمان عدالت اجتماعی، «مستضعف» را «طبقه هدف» میخواند، گفتمان سازندگی این «طبقه هدف» را در «طبقه متوسط شهری» پیدا کرده بود که تضاد زیستی و معرفتی ملموسی با «طبقه هدف» پیشین داشت. نظام ارزشی برآمده از انقلاب اسلامی در سینمای حاتمیکیا طبقه هدفی مجزا از بروکراسی برآمده از انقلاب داشت. این نزاع خود را در قهرمان و ضدقهرمانهای آثار او نشان میدهد. تا جایی که عمده شخصیتهای منفی آثارش، از یک خاستگاه طبقاتی دیگر شخصیت مثبتی به حساب میآیند.
حق علیه حق!
رو آوردن به شهر و نزاع اعتراضی نمایندگان ارزشهای انقلابی علیه واقعیتهای مسلط اجتماعی و سیاسی، عمده تیپهای سینمایی حاتمیکیا را خلق میکند. تیپهایی که هرکدام از خاستگاه خود نسبت به ارزش و ایده مطلوب مینگرند. «آژانس شیشهای» در این فضا برجستهترین و البته ماندگارترین اثر حاتمیکیا به حساب میآید.
این اثر با گذشت ۲۶سال از زمان تولیدش کماکان روایتی ملموس از یک نزاع موجود سیاسی و اجتماعی است. دوگانه حاج کاظم-سلحشور نقطه کانونی یک جدال است که از قضا نمیتوان هیچکدام را به راحتی باطل خواند. این دوگانه حق علیه حق، به رغم تضاد ظاهریاش انعکاسی از تفاوت قرائت ۲گروه از مفاهیم مشترک است. حاتمیکیا خود نیز نسبت به این مسئله آگاهی داشت، آنچنان که قهرمان عصیانگرش در حاشیه وصیتی که مینویسد شهادت میدهد که هم او به وظیفهاش عمل کرده و هم کسانی که پشت درهای آژانس مقابل او ایستادهاند.
نمایی از فیلم «آژانس شیشهای»چالش حق علیه حق در آثار حاتمیکیا پرسشی از این واقعیت است که «کدام قرائت از حق، خیر جمعی و ایده انقلابی را تقویت میکند؟». در این مسیر معترضان طغیان کرده که سمبل تغییر وضع موجود هستند با نهادهای رسمی که تثبیت کنندگان وضعیت به حساب میآیند بیش از آنکه در صحنه عمل جدال داشته باشند در عرصه نظری اختلاف لاینحلی دارند. «آژانس شیشهای»، «موج مرده»، «به رنگ ارغوان»، «بادیگارد» و «خروج» را میتوان ۵اثر به فاصله زمانی ۲۲سال دانست که بر بستر همین دوگانه میان حق علیه حق روایت میشوند.
حقی که فرد معترض در مواجهه با حق تثبیت شده نهادی به دنبال آن میگردد صحنه نزاع ۲قرائت متفاوت است. بجز «به رنگ ارغوان» که مولفه احساس فردی در آن برجستهتر از عنصر حقیقت است در ۴اثر اشاره شده دیگر همواره یک چهره برآمده از ارزشهای انقلابی مقابل بروکراسی و نظام تصمیمگیری شکل گرفته پس از انقلاب ظهور میکند. در «آژانس شیشهای» این دوگانه حول امنیت ملی و بانی این امنیت تبدیل به نزاع فرم و محتوای انقلاب میشود؛ در «موج مرده» این دوگانه میان انتقام از جنایت آمریکا در گذشته(شلیک به ایرباس ایرانی) و تنظیم مناسبات آینده با آمریکا شکل میگیرد؛ در «بادیگارد» چالش میان «محافظ شخصیت نظام» بودن با «بادیگارد اشخاص نظام» بودن تبدیل به جلوهای ملموس از دوگانه رسالت انقلابی و وظیفه سازمانی میشود و نهایتا در «خروج» این دوگانه حول سازوکار قانونی اعتراض و امکانهایی که نهاد قانونی به معترضان میدهد به وجود میآید.
دوگانه تغییر و تثبیت وضعیت موجود و اقتضائات هرکدام عملا مهمترین چالش نهادهای نوظهور است. چالشی که با تعمیم قرائتهای ارزشی متفاوت میان انقلابیون و بروکراتها عمیقتر شده است. عمده نزاع حق علیه حق در آثار ۳دهه گذشته حاتمیکیا ناظر به این چالش است و به همین خاطر هیچکدام از آثار اعتراضی کارنامهاش منقضی نمیشود.
نمایی از فیلم «بادیگارد»براساس تقسیمبندی ۴گانه الگوی کنش توسط ماکسوبر که شامل کنشهای سنتی، عاطفی، عقلانیت معطوف به ارزش و عقلانیت معطوف به هدف میشود «چالش حق» را در آثار حاتمیکیا میتوان معطوف به عقل ارزشمحور و عقل محاسبهگر دانست. سویی گرایش به حقیقت، تغییر، هزینه دادن و اصالت دارد و سوی دیگر به مصلحت، تثبیت، فایدهگرایی و نسبیت مفاهیم.
ارزشها منقضی نمیشوند
سینمای اجتماعی و سیاسی حاتمیکیا همیشه به دنبال یک مطلوبیت ناموجود در مواجهه با موقعیت موجود است، به همین خاطر روایت سینمایی او همواره انقلابی میماند. انقلابی که نه صرفا در گذشته حادث شده و تیپ خود را آفریده باشد بلکه یک ضرورت دائمی در مواجهه با هر نامطلوب موجودی است.
یکی دیگر از علل نامیرایی سینمای حاتمیکیا که او و داستانهایش را از موضوعیت نمیاندازد نسبتی است که او میان موقعیت موجود و مطلوبیت ناموجود برقرار میکند. اگر عمده آثار اعتراضی در سینمایی ایران بعد از مدتی موضوعیت خود را از دست میدهند تا حدی به این خاطر است که پرداختی زمانمند به یک وضع نامطلوب دارند. چنین پرداختی یا قهرمان ندارد یا قهرمانش را تدریجا به ضدقهرمان تبدیل میکند.
در سینمای حاتمیکیا همواره اعتراض برخاسته از نظام ارزشی قهرمانان است نه علیه آن نظام. به عبارت سادهتر او با تیغ ارزش مطلوب موقعیت موجود را به نقد میکشد نه اینکه از موقعیت نامطلوب موجود چماقی بر سر ارزشها بکوبد. چنین وضعیتی به آثار حاتمیکیا این امتیاز را میدهد که در زمانه خود محصور نمانند و موضوعیتشان حفظ شود.
حاتمیکیا ۶۲ساله و راز پرده نقرهای
ابراهیم حاتمیکیا این روزها درگیر سنگینترین پروژه کاری خود است؛ سریال موسی(ع) که حداقل تا ۵سال دیگر او را مشغول نگه میدارد. حاتمیکیا پیش از این ۲تجربه سریالسازی دیگر در «خاک سرخ» و «حلقه سبز» داشته که چندان موفق نبوده است. در مورد پروژه موسی(ع) که هنوز تولید نشده نیز تنها میتوان گفت که طولانیترین فاصله را بین او و سینما خواهد انداخت.
با این نگاه اگر «خروج» را برگ آخر دفتر سینمایی حاتمیکیا به حساب آوریم او تنها سینماگری بود که به رغم ثبات نسبی ژانر تولیدیاش بعد از ۳دهه فعالیت پیوسته از موضوعیت نیافتاد. سینمای دفاع مقدس بسیاری از پرداختهای منحصر به فرد خود را در مواجهه با جنگ تحمیلی ۸ساله وامدار کارگردانی است که با پایان جنگ ترجیح داد جنگ، دفاع و مقاومت را در شهر و روزمره روایت کند. روایتی که از موزهای شدن ایده دفاع مقدس جلوگیری میکرد.
حاتمیکیا که همراه با تحولات دهه۷۰ و عیان شدن تدریجی یک نزاع زیستی-معرفتی در جامعه شهری چشم به مرزهای جدیدی در دوگانههای معاصر دوخته بود ادراک اجتماعی منحصر به فردی داشت که نمودش در شخصیتهای داستانی تکرارشدهاش به چشم میآید. صورت مسئله این سینماگر در چند دهه چندان تغییری نکرد و بسیاری از آثارش را میتوان بدون هیچ تناقضی در امتداد یکدیگر دید. صورت مسئله آثار او درباره سرشت انقلابی محافظان و سرنوشت ساختار بادیگاردپرور بخشی از پرسشهای مهم و معاصر ایران است که در عمر کاری حاتمیکیا هیچوقت از موضوعیت نیافتاد.
فرهنگ سینما و تئاتر ۰ نفر محمدصادق فرامرزی برچسبها مهاجر انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس ابراهیم حاتمی کیا بادیگارد ایران آژانس شیشه ای دیده بان خروجمنبع: ایرنا
کلیدواژه: مهاجر انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس ابراهیم حاتمی کیا بادیگارد ایران آژانس شیشه ای دیده بان خروج مهاجر انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس ابراهیم حاتمی کیا بادیگارد ایران آژانس شیشه ای دیده بان خروج ابراهیم حاتمی کیا سینمای حاتمی کیا آژانس شیشه ای حق علیه حق دفاع مقدس طبقه هدف ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۳۸۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با عشق به ایران در ارمنستان
موزه نسخههای خطی و دستنویسهای باستانی ارمنستان، شاهکارهای نقاش و مینیاتوریست ایرانی ـ ارمنی «آندره سِوروگیان» از شاهنامه فردوسی را برای ۶ ماه به نمایش گذاشت. این موزه پیش از این، با رونماییِ گلچینی از آثار قاجار به مدت سه سال، به پیوندهای فرهنگی با ایران رنگ داده و همکاریهایی را با ایران برای مرمت نسخههای خطی آغاز کرده است.
به گزارش ایسنا، موزه ماتناداران (مسروپ ماشتوتس) در شهر ایروان ارمنستان، که به دلیل داشتن گنجینهای از نسخهها و کتابهای مقدس دعا، پس از کلیسای «اچمیادزین»، مکانی مقدس برای مردم این کشور به شمار میآید، محل برگزاری رویدادهای بسیاری بهویژه در پیوند با ایران بوده است. این موزه که حدود ۲۰ هزار نسخه و دستنویس باستانی در اختیار دارد و حدود ۴۵۰ اثر از میان آنها، نسخههای ایرانی است، به مدت سه سال گلچینی از آثار قاجاری را به نمایش گذاشته شده بود و در ادامه، نمایشگاهی از عکسهای آرشیوی و کلکسیونی این موزه برپا شد که عکسهایی از ایران قدیم و دربار قاجار در بین آنها دیده میشد. از ۱۲ اردیبهشت ماه (اول ماه می) نیز مجموعه آثار نقاش ایرانی ـ ارمنی در همین موزه به نمایش گذاشته شده است، آثاری که از مجموعههای مختلفی در جهان گردآوری شده و بخشی از آنها حاصل ۹ سال شیفتگی «آندره سِوروگیان» به شاهنامه فردوسی است.
ایوت تجریان ـ رئیس موزه ماتناداران (مسروپ ماشتوتس) ـ که دکترای تاریخ هنر دارد و به عنوان یک ایرانی ـ ارمنی از برگزاری نمایشگاه «آندره سِوروگیان» با هیجان سخن میگوید، در گفتوگویی که با ایسنا داشت، درباره اهمیت برپایی این رویداد در ارمنستان، که رنگ و حسی ایرانی دارد، توضیح داد: این نمایشگاه از اول ماه می (۱۲ اردیبهشت ماه) به یاد نقاش ایرانی ـ ارمنی «آندره سِوروگیان» برپا میشود. هرچند قبلا، تعداد بسیار اندکی از آثار سوروگیان در این موزه به نمایش گذاشته شده، ولی در نمایشگاه پیشرو مجموعه بیشتری از آثار او به نمایش درآمده است. آثار این نمایشگاه از مناطق مختلفی گردآوری شده است. پسر آندره سِوروگیان (دکتر امانوئل) که در قید حیات است و در آلمان زندگی میکند و حدود ۹۴ سال دارد، سالها قبل کلکسیون بزرگی به این موزه اهدا کرد. این مجموعه شامل نقاشیهایی از آندره سوروگیان و آثاری از پدر بزرگشان، «آنتوان سوروگین» (از نخستین پیشگامان عکاسی در ایران که به عکاس قاجار معروف بوده) است. از کلسیای اچمیادزین (ارمنستان) نیز ۶ اثر در اختیار این نمایشگاه قرار داده شده است.
آندره سوروگیان زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ خورشیدی در ایران، از نقاشان برجسته مینیاتور و از بنیانگذاران شیوه مردمی در نقاشی ایرانیاو ۹ سال در انزوا به سر برد و غرق در شاهنامه شد و ۴۱۶ اثر از این اثر فردوسی پدید آورد
او این توضیح را اضافه کرد: آثاری که از آندره سِوروگیان در موزه ماتناداران نگهداری میشود با آثار موجود در اچمیادزین تفاوت دارد؛ آثار آنجا از اسطورههای تاریخی ارمنی است، اما آثاری که ما در این موزه نگهداری میکنیم بیشتر از شاهنامه فردوسی، خیام و باباطاهر است. همچنین از موزههای مختلف آثاری که الهامبخش نقاشیهای آندره سِوروگیان بودند در اختیار ما قرار داده شده است.
رئیس موزه ماتناداران گفت: این نمایشگاه قرار است تا ۶ ماه ادامه داشته باشد. پیش زمینه آن نیز همایشی بود که برای یکصد و سیامین سال یادبود سِوروگیان در نخستین روزهای فروردین (۲۱ و ۲۲ مارچ) برگزار شد، که مهمانی هم از بخش میراث مکتوب ایران داشتیم و یک گروه موسیقی از ایران نیز دعوت شده بود.
تجریان درباره شیوه کار آندره سِوروگیان که آن را ارزشمند و خاص کرده است، گفت: او ۹ سال خود را در خانه به انزوا برد و با خود عهد کرد که به مناسبت هزارمین سالگرد تولد فردوسی، (۱۹۳۴ میلادی) ۴۱۶ تابلوی بزرگ از روی شاهنامه به تصویر درآورد. یک نمونه از آن نقاشیها را در موزه ماتناداران به نمایش گذاشتهایم. سِوروگیان به این منظور حتی یک دوره آموزش خوشنویسی گذرانده بود. دوستانش که صادق هدایت و بزرگ علوی بودند به او لقب «درویش» داده بودند. سوروگیان یکسری اثر هم از آثار خیام، حافظ و باباطاهر دارد.
امانئول فرزند آندره سوروگیان، آثاری از این نقاش برجسته را به موزه ماتناداران در ارمنستان اهدا کرده است.در این بخش همچنین جلدهای لاکی دیده میشود که شیوه مرمت آن با مشارکت حمید ملکیان، به نمایش گذاشته شده است
رئیس موزه ماتناداران درباره دیگر رویدادهای این موزه که در پیوند با ایران بوده است، توضیح داد: سال گذشته از ماه نوامبر نمایشگاه بزرگی داشتیم که گلچینی بود از عکسهای آرشیو و کلکسیونهای مختلف که در این موزه نگهداری میشود. در این موزه هرگز نمایشگاه عکس نداشتیم. ما از عکاسان نسل اول ارامنه که در دربارهای مختلف کار کردند، کارهای زیادی در موزه داشتیم که هرگز به نمایش نگذاشته بودیم. در بین آنها عکسهای زیادی از ایران وجود دارد، که مجموعه به نمایش گذاشتهشده گلچینی است از آنچه در این موزه نگهداری میشود. این موزه چون به انستیتو نسخ خطی شهره است تا پیش از این، کسی به عکسهای آن توجهی نکرده بود، درحالی که نگاتیوهای شیشهای و عکسهای زیادی داریم و اتفاقا من سه سال روی این مجموعه کار کرده بودم و این گلچین نتیجه آن کار تحقیقی است. آنها عکاسان ارامنی و روسی هستند که از اواخر قرن نوزدهم میلادی به ایران و دیگر نقاط دنیا سفر کرده بودند. این نمایشگاه قرار بود به مدت ۶ ماه برگزار شود، ولی چون خیلی استقبال شد، ادامه پیدا کرد.
عکسی از «آنتوان سوروگین» از «سیزده به در» در ایران که در نمایشگاه موقتی عکاسان ارامنه در موزه ماتناداران به نمایش گذاشته شداو به عنوان عکاس دربار قاجار نیز معروف بود، هرچند عکسهایش به دربار محدود نشد و واضحترین تصویر از مردم ایران در آن دوره را به قاب درآورد
تجریان ادامه داد: پیش از آن هم، نمایشگاهی از آثار قاجاری در موزه ماتناداران برگزار شده بود، که چندین بار تمدید شد. این نمایشگاه به مدت سه سال برقرار بود. روال کار موزه این است که نسخههای اصلی را نمیتوانیم به مدت طولانی به نمایش بگذاریم، برای همین در طول برگزاری این نمایشگاه بعضی از نسخهها را چندین بار جابهجا کردیم. ما در این موزه بیش از ۴۵۰ نسخه ایرانی داریم که بخشی از آن به دوره قاجار مربوط میشود. گلچینی از این آثار در آن نمایشگاه و به مدت سه سال به نمایش گذاشته شد.
او درباره دلیل استقبال از نمایشگاه آثار قاجاری در ارمنستان، اظهار کرد: استقبال از آن نمایشگاه شاید متأثر از آشنایی مردم ارمنستان با آن مقطع تاریخی باشد؛ دورهای که ارمنستان بخشی از سرزمین ایران بود و نقاشان ارامنه از آن دوره بسیار تاثیر گرفته بودند. غیر از این، ایران برای ارامنه، سرزمینی افسانهای و اسطورهای و الهامبخشی بود.
البته نقش تجریان به عنوان رئیس ایرانی ـ ارمنی موزه در برگزاری چنین رویدادی بیتأثیر نبوده است و خودش هم درباره تأثیر آن گفت: مدیر بخش انستیتو همیشه میگوید ۹۰ درصد برنامههای موزه ماتناداران ایرانی شده است، مثلا ما میز نوروز را در ۲۱ مارچ چیده بودیم و همایش «آندره سوروگیان» را به گونهای برنامهریزی کردیم که همزمان با نوروز شده بود.
او ادامه داد: ما به عنوان دو کشور همسایه باید همدیگر را بشناسیم. متاسفانه زمانی که ارمنستان جزو شوروی بود، روابط دو کشور خیلی کم شده بوده و دو کشور از یکدیگر دور شدند. اکنون لازم است افزون بر روابط سیاسی، روابط فرهنگی دو کشور را تقویت کنیم. کارهای بزرگ از دل روابط فرهنگی بیرون میآید. مدیر جدید این مجموعه قبلا معاون وزیر فرهنگ ارمنستان بود، همان ابتدای کار که برنامه خواستند، توصیه کردم یک سفر به ایران برویم و ما در قالب هیأتی به تهران و قم سفری داشتیم که خیلی مفید بود. به قم رفتیم و کتابخانه آقای مرعشی را دیدیم و توافقهایی را با این کتابخانه داشتیم. از بخش میراث مکتوب و کتابخانه ملی و مرکز اسناد و بنیاد ایرانشناسی هم دیدن کردیم. این سفر سه روزه بود.
موزه نسخه های خطی ارمنستان (ماتناداران) که یکی از غنیترین نسخههای خطی و دستنویسهای باستانی جهان را در اختیار داردرئیس موزه ماتناداران اضافه کرد: ما همیشه با سفارت ایران در ارتباط هستیم و کارهای فرهنگی و همایشهای زیادی را ترتیب میدهیم و نمایش نقاشی از شاهنامه، اثر آندره سوروگیان در راستای همین ارتباط دوستانه با سفارت ایران بوده است. همچنین طبق توافق با سفیر قبلی ایران، قرار بر این شد که مرمتگر ایرانی به ارمنستان بفرستند تا مرمتگران قدیمی که روی جلدهای لاکی تسلط نداشتند، آموزش دهد. تا به حال آقای حمید ملکیان دو بار از ایران به ارمنستان و این موزه آمده و در یک بازه ۱۰ و ۱۵ روزه، در این زمینه آموزش دادند.
او گفت: دانش مرمت ایران و ارمنستان خیلی متفاوت است. هدف ما از سفر به ایران نیز آشنایی و مکاشفه در این مورد بود و قرار است تا پایان تابستان، همکاران ما در بخش مرمت به ایران بروند تا این آموزشها کامل شود.
تجریان درباره برگزاری نمایشگاهها و همکاریهای مشترک با ایران و همچنین تبادل آثار، با توجه به مجموعه آثاری که این موزه در اختیار دارد، اظهار کرد: برای برگزاری نمایشگاه و تبادل آثار نیز هنوز اتفاقی نیفتاده است، ولی باید این اتفاق رخ دهد. درحال حاضر ما بیشتر قصد داشتیم ارتباط علمی با ایران برقرار کنیم.
مینیاتوری از فردوسی که آندره سوروگیان به تصویر درآورده استانتهای پیام